۱۳۸۹ آذر ۱۶, سه‌شنبه

نقد ابر صورتي

جلسه نقد و بررسي مجموعه داستان ابر صورتي در نشر افراز. 17 آذر ، چهار شنبه ساعت 6 عصر.
خيابان فلسطين جنوبي، خيابان وحيد نظري، كوچه ي افشار، پلاك 1 ، واحد 5

۳ نظر:

مصطفی مردانی گفت...

سلام
حال شما؟
خیلی دوست داشتم توی چلسه افراز حرفی بزنم. اما وقتی صحبت های دوستان را دیدم ترجیج دادم سکوت کنم.
چیزی که توی داستان هاتون دوست دارم، این ماکسی مالیسم معطوف به عینیته. یعنی مدام وارد ذهن شخصیت ها می شید و گاهی قضاوت هم می کنید. و این قضاوت کردن ها در کنار دیگر مسائل داستانی، شکل و استخوان بندی خوبی به داستان ها می دهد.
با این حال، این استیصال شخصیت های داستان های شما، می تواند از شخصیت شما نشأت بگیرد. این استیصال در همه داستان های شما هست...

مصطفی مردانی گفت...

استیصیال شخصیت های داستانی شما، حتی در مجموعه بریم خوشگذرونی باعث می شود که خواننده تا انتهای داستان بیاید. اما مشکل اصلی، یعنی همین استیصال حل نمی شود.

نکته دوم، در مورد داستان اودیسه است. نکته اولی که قشر بالایی از خوانندگان از اودیسه لذت می برند، گرم بودن داستان و کم شدن بار اسیتصال شخصیت است. این شخصیت برای پیروزی به انتهای چاه می رود، همان طور که یک وکیل سیاه از هاروارد به کشورش برمی گردد. و قشون کشی می کند و شکست می خورد و باز هم تلاش می کند تا بالاخره می میرد. این جسارت سوسک می تواند یکی از دلایلی باشد که خواننده با این داستان بیشتر ارتباط برقرار می کند. پیش فرض این است که این داستان به جز استیصال شخصیت ها، تمام ویژگی های داستانی دیگر شما را دارد.

مصطفی مردانی گفت...

بخش دومی که از داستان اودیسه لذت می برند، نزدیکی بیشتر این داستان به شعریت است! استعاره ها، قضاوت ها، ترکیب های داستانی و... در این داستان به شعر نزدیک می شود. و این شعرگونگی در کنار داستانی گونگی، باعث جذب مخاطب احساسی داستان می شود. و همین مسئله باعث می شود که نویسندگان حرفه ای از این داستان دور بشوند.
شاید اگر این شخصیت هم دچار تناقض پست مدرن و استیصال شخصیتی می شد، نویسندگان کمی حرفه ای تر، مثل جناب کامران محمدی تا این حد این داستان را شماتت نمی کردند.
با این حال با حرف های کامران محمدی موافقم. اما با حذف این داستان از کل مجموعه مخالفم. از نظر من هم این داستان، ضعیف ترین داستان کل مجموعه است. اگر خواب فینگیلوس و موز قاضی را در بخش داستانواره ها قرار دهیم!
و من هم با نظر کامران محمدی موافقم و از نظر من هم بهترین داستان های این مجموعه همان بستنی شکلاتی و «یک جلد چنین گفت زرتشت و... » است. هنوز هم صحنه های این داستان توی ذهن من هست.
موفق باشید.